همسر جیمی کیمل و تهیهکنندهٔ برنامه میگوید در پادکست «ما میتوانیم کارهای سخت را انجام دهیم» که «این دیگر فقط یک مبارزهٔ جمهوریخواهان در برابر دمکراتها برای من نیست… برای من، این ارزشهای خانوادگی است»
جیمی کیمل و مولی مکنیرنی (گتی ایمیجز)
مقابله با دونالد ترامپ برای همسر جیمی کیمل و تهیهکنندهٔ برنامه، مولی مکنیرنی، موضوعی شخصی است؛ او این هفته در پادکست «ما میتوانیم کارهای سخت را انجام دهیم» این را گفت. مکنیرنی خاطرنشان کرد که اعضای دور خانوادهاش از دولت ترامپ حمایت میکنند و «به من خیلی آسیب میزنند» زیرا «در رابطهٔ شخصیام که شوهرم در آنجا در حال مبارزه با این مرد است، اینچنین حس میکنم».
مکنیرنی گفت که خانوادهٔ نزدیکش در انتخابات ۲۰۲۴ برای ترامپ رای ندادند، در حالی که در سال ۲۰۱۶ او را حمایت کرده بودند؛ همچنین به گذشتهٔ خود به عنوان یک رایدهندهٔ جمهوریخواه اشاره کرد. او گفت: «وقتی دونالد ترامپ برای اولین بار انتخاب شد، بسیار ناراحت شدم؛ ما همه اینطور بودیم». سپس افزود: «اما به یاد دارم که فکر میکردم میفهمم، چون در خانهای کاملاً محافظهکار و جمهوریخواه بزرگ شدم. منظورم این است که در دوران دبیرستان برای پدرم کراوات رش لیباؤ خریدم. من تمام بلیط رایدهم را برای جمهوریخواهان دادم و این همان کاری بود که به من گفته شد انجام دهم».
چهرهٔ شکی
جدید: همسر و تهیهکنندهٔ برنامه جیمی کیمل، مولی مکنیرنی میگوید روابطش را با خانوادهای که به ترامپ رای میدهند از دست میدهد و آرزو دارد که میتوانست خود را «دیکود» کند
«برای من، رأی دادن آنها به ترامپ یعنی عدم رأی به شوهرم، من و خانوادهمان … این فقط یک مسئلهٔ جمهوریخواهی نیست… pic.twitter.com/gLPZUJ979K»
— Chief Nerd (@TheChiefNerd) November 8, 2025
پس از ترک شهر زادگاهش و «شروع به درک چیزهای متفاوت، نیازهای متفاوت و افراد متفاوت» کرد، مکنیرنی تمایل سیاسیاش را تغییر داد.
او توضیح داد: «برای کسانی از خانوادهام که احساس میکنم روزانه بهصورت عمدی اطلاعات نادرست دریافت میکنند، کمی همدردی دارم. آنها بهطور عمدی هر روز گول میخورند و اینرا باور دارند. اما این موضوع برای من خیلی دردناک است، چرا که در رابطهٔ شخصیام که شوهرم در آنجا با این مرد میجنگد، اینچنین حس میکنم. برای من، رأی دادن آنها به ترامپ یعنی عدم رأی به شوهرم، من و خانوادهمان. متأسفانه به خاطر این، روابطم با برخی افراد خانوادهام را از دست دادهام.»
مکنیرنی همچنین گفت این بحث دربارهٔ سیاست نیست — بلکه دربارهٔ «ارزشهای خانوادگی» است.
کیمل در سپتامبر به دلیل اظهاراتش دربارهٔ مرگ چارلی کرک از وظایف میزبانی برنامهٔ شبانهاش تعلیق شد. او در همان ماه به میز خود بازگشت و به مخاطبانش گفت: «هرگز قصد نداشتم به قتل یک جوان نگاه کماهمیتی داشته باشم.»
از ABC، او افزود: «آنها من را دوباره در صحنهٔ تلویزیون خوشآمد گفتند و من از آنها سپاسگزارم. متأسفانه، و به نظر من بهنادرستی، این وضعیت برای آنها خطرساز است. رئیسجمهور ایالات متحده به وضوح اعلام کرد که میخواهد من و صدها نفر که در اینجا کار میکنیم از مشاغلمان اخراج شوند.»
«رهبر ما از دست دادن معیشت آمریکاییها را جشن میگیرد، چون نمیتواند یک شوخی را بپذیرد. او بهنحوی توانست کولبر را از شبکهٔ CBS بیرون کند، سپس نگاهش را به سمت من معطوف کرد و اکنون علناً برای اخراج جیمی فالون، سِث مایرز و صدها آمریکایی که برای برنامههایشان کار میکنند و میلیونها دلار درآمد ندارند، از NBC حمایت میکند.»
کیمل پس از بازگشتش از حمله به ترامپ دست نکشیده است. این کمدین در روز چهارشنبه به نتایج شب انتخابات این هفته واکنش نشان داد و به حضار در استودیو گفت: «هر چیزی که او لمس کرد شکستخورده بود. ترامپ از زمانی که فهمید دونالد ترامپجونیور هم وجود دارد، اینقدر خجالتزده نشده بود. اما نگران نباشید، اگر از تمام این شکستها خستهاید، نگران نباشید. او بهانهای دارد. در واقع، او دو تا بهانه دارد.»
مصاحبهٔ کیمل و مکنیرنی را در ویدئوی بالا ببینید.
پست «مولی مکنیرنی میگوید خانوادهاش که از ترامپ حمایت میکنند «خیلی به من آسیب میزنند»: «شوهرم در آنجا در حال مبارزه با این مرد است» | ویدیو» نخستین بار در TheWrap منتشر شد.
اجرا | از آنجا که داستان حول یک شخصیت تکنفره میچرخد که توسط میلیونها انسانپادِ خوشخاطر و مطیع، که ذهن جمعی مشترکی دارند، احاطه شده است، موفقیت «پلوریبوس» بهطور کامل به کیفیت بازیگری نقش اصلی بستگی دارد. خوشبختانه ریا سیهورن بهعنوان بازیگر اصلی انتخاب شد، نه؟
پس از اینکه در نقش کیم وکسِلر در «بِتر کال ساؤل» ما را شگفتزده کرد، سیهورن در اولین قسمت «پلوریبوس» به عنوان کارول وارد صحنه شد؛ زنی که وقتی نیروی مرموزی از فضا تقریباً تمام ساکنان زمین را به زامبیهای خندان تبدیل میکند، تنها کسی است که تحت تأثیر آن قرار نمیگیرد. پیش از این تحول، کارول نویسندهای خودکینه بود که از طرفدارانش متنفر بود و سیهورن این کینه را در صدایش منعکس کرد؛ او کتابهای خود را «مزخرف بیفکر» مینامید. ناگهان، همه اطرافیانش سقوط میکردند و سیهورن بهسرعت به حالت یک فیلم ترسناک تبدیل شد؛ کارول در هراس سعی میکرد درک کند چه اتفاقی میافتد. در میان این افراد سقوطکرده، نماینده کتاب او (که بهنظر میرسید شریک زندگیاش نیز باشد) هلن بود و سیهورن با دلسوزی نقش کارول را بازی کرد، که سعی میکرد بدن بیحالت هلن را به بیمارستان برساند، در حالی که بهتنهایی سعی میکرد از تنها شخصی که میتوانست در کنار او باشد، محافظت کند.
هنگامیکه کارول از خیابانهای متروکه عبور میکرد و از کنار خودروهای خراب میگذشت، چهرهی مبهوت سیهورن بهوضوح بزرگی وضعیتش را نشان میداد. (سازنده، وینس گیلگان، برای این صحنه بهشدّت به چهره سیهورن تکیه کرده بود و موفق شد.) متأسفانه کارول نتوانست هلن را نجات دهد؛ سیهورن در حین گریه بر بدن مردهاش سوگ میکرد. اما پس از آن افراد دیگر بهسختی دوباره زنده شدند و نام کارول را صدا میزدند و صدای سیهورن با نیرویی عظیم میلرزید، در حالی که میخواست بداند دقیقاً چه چیزی باعث این همه چیز شده است.
این یک نمایش بینظیر بود، بهویژه چون او تقریباً تمام صحنهها را به تنهایی بر عهده داشت. در «پلوریبوس»، سیهورن تقریباً بهتنهایی حضور دارد — و نشان داده که کاملاً توانمند است.
بهپایین صفحه اسکرول کنید تا ببینید این هفته چه کسانی ذکر افتخاری دریافت کردند…
ذکر افتخاری: جوی بیتی
نتفلیکس
از روابط عاشقانهای که سرنوشتشان بد بود تا نبردهای خونین با قربانیان محبوب، فصل ۴ «ویچر» یک داستان نسبتاً تاریک بود که با توجه به وضعیت قاره، کاملاً قابلدرک است. هرچند لحظات خندهآور کوتاه بودند، اما بسیار مورد تقدیر قرار گرفتند؛ و بینظیرترین آنها لحظهٔ موسیقیایی غیرمنتظره در قسمت ۵، بههمراه جاسکیِر بود. جویی بیتی واضحاً از بازگو کردن داستان تراژیک شعر دزدیدهشدهاش لذت برد و با انرژی رنگارنگ و شبیهساز دیزنی این قطعهٔ بزرگ گروهی را بهطرز کاملی همخوانی داد. همانند زولتان، ما خود را در اجرای پرانرژی بیتی غرق یافتیم؛ که نه تنها در بخش کمدیاش («ما مخمل نمیپوشیم!») بلکه در پایان دراماتیک و پیروزمندانهاش نیز درخشید. آیا خوشحال میشویم که در فصل پنجم و نهایی، یک قطعهٔ موسیقی دیگر داشته باشیم؟ برای نقل قول از بارد خود: «آره، لعنتی.» — اندی سویت
ذکر افتخاری: شیرل لی رالف
از طرف ABC
ما انتظار نمیرفتیم که کسی بهقدر قدیمیعقل مانند باربارا هوارد از «آبوت المنتری» به تلفنهمراهش معتاد باشد، اما وقتی پرسنل آبوت مجبور شدند این هفته تلفنهایشان را واگذار کنند، باربارا دچار ترک جدی شد — و شیرل لی رالف تمام طول قسمت ما را به خنده درآورد. او در بهترین فرم خود بود؛ باربارا نگران این بود که از گفتگوی گروهی همسرایان کلیسا خارج شده و نتواند برای کلاسش آهنگها را در اسپاتیفای پخش کند؛ صدایش پر از شور مذهبی شد و اعلام کرد: «ما هرگز نباید از ضبطها و سیدیها دور میشدیم!» (ما عاشقیم وقتی باربارا تمام انرژی مقدس را به ما نشان میدهد.) رالف همچنین کمی شیطنت به صحنه افزود؛ وقتی باربارا متوجه شد فرزند تازهزادهاش میتواند رقیب او در گروه سرایی را سرکوب کند، با یک لبخند شیطنتآمیز پیش از فریاد زدن گفت: «به تلفنم نیاز دارم!» باربارا سرانجام تلفناش را دوباره به دست آورد، اما ما دوست داریم کسی دوباره آن را بگیرد… فقط برای تماشا کردن آتشبازیهای خندهدار که بهوجود میآید. — D.N.
کدام اجرا(ها) این هفته شما را شگفتزده کرد؟ نظرات خود را بگذارید!
یورو در برابر پوند反弹 کرد؛ موضع نرمگیرانه بانک انگلستان بر پوند استرلینگ فشار وارد میکند.
بانک انگلستان نرخ بانکی را در سطح ۴٪ ثابت نگه داشت، در حالی که رأیگیری ۵ به ۴ نزدیک بود و چهار عضو از کاهش ۲۵ واحد پایهای حمایت کردند.
فاصله سیاستهای پولی افزایش یافت؛ بانک انگلستان به کاهش نرخها اشاره کرد و بانک مرکزی اروپا در حالت انتظار و مشاهده باقی ماند.
یورو (EUR) در روز جمعه در برابر پوند بریتانیا (GBP) اندکی افزایش یافت و روند نزولی دو روزه خود را شکست؛ موضع سیاستگذاری نرمگیرانه بانک انگلستان (BoE) بر پوند استرلینگ فشار وارد کرده است. در زمان نگارش این گزارش، جفت ارز EUR/GBP در حدود ۰.۸۸۰۸ معامله میشود که ۰.۲۰٪ افزایش روزانه را نشان میدهد و در مسیر ثبت سومین افزایش هفتگی متوالی قرار دارد.
بانک انگلستان روز پنجشنبه نرخ بانکی خود را بدون تغییر در سطح ۴٪ حفظ کرد، همانطور که انتظار میرفت، اما لحنی نرمتر اتخاذ کرد که توجه بازارها را جلب نمود. کمیته نه نفره سیاست پولی (MPC) با رأی ۵ به ۴ به حفظ نرخها رأی داد و حمایت چهار عضو از کاهش فوری نرخها،偏ش رو به رشد نرمگیرانه در بانک مرکزی را برجسته میکند.
رئیس بانک، اندرو بیلی، اذعان کرد که تورم سریعتر از预期 کاهش یافته و پیشنهاد داد که سیاست «نخواهد توانست برای مدت طولانی اینقدر محدودکننده باقی بماند»، که به کاهشهای احتمالی نرخ در ماههای آینده اشاره دارد.
اکنون تمرکز بر بودجه بریتانیا در ۲۶ نوامبر است که میتواند جهتگیری پوند استرلینگ را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد. وزیر دارایی راشل ریوز انتظار میرود برنامهای محتاطانه مالی ارائه دهد، در حالی که دولت با کسری ۲۰ تا ۳۰ میلیارد پوندی روبرو است. تحلیلگران پیشبینی میکنند افزایش مالیاتها و هزینههای محدود، ترکیبی که میتواند رشد را کندتر کند و به دلایل کاهش نرخهای بانک انگلستان بیفزاید.
در همین حال، بانک مرکزی اروپا (ECB) نرخ سپرده خود را در ۳۰ اکتبر بدون تغییر در سطح ۲٪ نگه داشت و رویکرد وابسته به دادهها و جلسه به جلسه خود را حفظ کرد. بانک مرکزی اروپا اشاره کرد که فشارهای قیمتی تعدیل شده، تورم هستهای کاهش یافته و اقتصاد منطقه یورو گسترش modest اما پایداری را نشان میدهد.
رئیس کریستین لاگارد گفت موضع سیاستگذاری «در جایگاه خوبی قرار دارد»، اما تأکید کرد که این موقعیت ثابت نیست و فضایی برای تنظیم در صورت انحراف تورم یا رشد از انتظارات باقی میگذارد.
واگرایی رو به رشد سیاستهای پولی بین ECB و بانک انگلستان همچنان عامل کلیدی برای EUR/GBP است. در حالی که هر دو بانک مرکزی فعلاً نرخها را ثابت نگه داشتهاند، رأیگیری تقسیمشده بانک انگلستان و اظهارات نرمگیرانه بیلی به سمت چرخش زودهنگام به سمت تسهیل اشاره دارد، در تضاد با موضع متعادلتر ECB.
قیمت دلار آمریکا امروز
جدول زیر تغییرات درصدی دلار آمریکا (USD) در برابر ارزهای عمده فهرستشده را امروز نشان میدهد. دلار آمریکا قویترین عملکرد را در برابر ین ژاپن داشته است.
USD
EUR
GBP
JPY
CAD
AUD
NZD
CHF
USD
-0.17%
0.04%
0.25%
-0.36%
-0.13%
0.23%
-0.12%
EUR
0.17%
0.22%
0.41%
-0.19%
0.04%
0.40%
0.05%
GBP
-0.04%
-0.22%
0.18%
-0.43%
-0.17%
0.18%
-0.16%
JPY
-0.25%
-0.41%
-0.18%
-0.56%
-0.33%
0.00%
-0.32%
CAD
0.36%
0.19%
0.43%
0.56%
0.23%
0.57%
0.25%
AUD
0.13%
-0.04%
0.17%
0.33%
-0.23%
0.36%
0.02%
NZD
-0.23%
-0.40%
-0.18%
0.00%
-0.57%
-0.36%
-0.34%
CHF
0.12%
-0.05%
0.16%
0.32%
-0.25%
-0.02%
0.34%
نقشه حرارتی تغییرات درصدی ارزهای عمده در برابر یکدیگر را نشان میدهد. ارز پایه از ستون سمت چپ انتخاب میشود، در حالی که ارز نقل قول از ردیف بالا انتخاب میگردد. برای مثال، اگر دلار آمریکا را از ستون سمت چپ انتخاب کنید و در امتداد خط افقی به سمت ین ژاپن حرکت کنید، درصد تغییر نمایشدادهشده در جعبه، USD (پایه)/JPY (نقل قول) را نشان میدهد.
استرس و تنهایی ناشی از جامعهای که بهتدریج بیش از پیش تقسیم میشود، بسیاری از آمریکاییها را به این فکر وا داشته است که آیا علفزارها در جای دیگری سبزتر است.
۳ از ۴ نفر میپذیرند که نسبت به آیندهٔ کشور، بیشتر از پیش تحت فشار هستند
بهطور خلاصه
۶۳٪ از جوانان (سنین ۱۸ تا ۳۴) و ۵۳٪ از والدین به دلیل وضعیت کشور، مهاجرت از ایالات متحده را در نظر گرفتهاند.
نیمهٔ بزرگسالان علائم تنهایی را گزارش میکنند، در حالی که ۶۹٪ میگویند در امسال به حمایت عاطفی بیشتری نیاز داشتهاند نسبت به آنچه دریافت کردهاند.
اضطراب مرتبط با هوش مصنوعی در میان دانشآموزان تقریباً دو برابر شد (۷۸٪، نسبت به ۴۵٪ افزایش یافت) و تنها در یک سال در تمام گروههای سنی به شدت افزایش یافت.
۷۵٪ از آمریکاییها نسبت به آیندهٔ کشور، بیشتر از پیش دچار استرس هستند؛ این استرس سیاسی با احساس انزوا، علائم جسمی و مشکلات روزمره مرتبط است.
اکثریت جوانان آمریکایی به ترک کشور فکر کردهاند. دادههای انجمن روانشناسی آمریکا نشان میدهد که ۶۳٪ از بزرگسالان ۱۸ تا ۳۴ ساله امسال به دلیل وضعیت کشور، به مهاجرت به خارج فکر کردهاند. در میان والدین، بیش از نیمی (۵۳٪) این فکر را داشتهاند.
این واکنشها واکنشهای سرسختانهای به یک چرخه خبری یا نتیجهٔ یک انتخابات نیستند. این اعداد از نظرسنجی «استرس در آمریکا ۲۰۲۵» که توسط APA در تاریخ ۴ تا ۲۴ آگوست ۲۰۲۵ و با مشارکت بیش از ۳۰۰۰ بزرگسال در سراسر کشور، تقریباً یک سال پس از انتخابات ۲۰۲۴، به دست آمدهاند. در حالی که سطح استرس شخصی به طور متوسط حدود ۵ از ۱۰ است، اضطراب جمعی نسبت به مسیر کشور به سطح نگرانکنندهای رسیده است. هماکنون ۷۵٪ از بزرگسالان میگویند نسبت به آیندهٔ کشور، بیشتر از گذشته تحت فشار هستند.
تنشهای سیاسی نشانهای از کاهش ندارند. ۷۶٪ از بزرگسالان آیندهٔ کشور را منبع مهمی از استرس میدانند؛ این رقم از پیش از انتخابات ۲۰۲۴ ثابت باقی مانده است (در آن زمان ۷۷٪ بود). این اضطراب مستمر، صرفنظر از اینکه کدام حزب کاخ سفید یا کنگره را کنترل میکند، نشان میدهد آمریکاییها با مسألهای عمیقتر از سیاست حزبی مواجهاند.
آزادی، فساد و ترس: چگونگی توصیف کشور توسط آمریکاییها
هنگامی که از شرکتکنندگان در نظرسنجی خواسته شد کلماتی که بیشترین نمایانگر آمریکا امروز هستند را انتخاب کنند، تصویر کشیده شد که کشوری درگیر هویت خود است. «آزادی» با ۴۱٪ در صدر فهرست قرار گرفت، اما «فساد» با ۳۸٪ در نزدیکی آن بود. «فرصت» ۳۷٪ داشت، در حالی که «تقسیم» ۳۶٪ ثبت کرد. امید و ترس تقریباً برابر بودند؛ به ترتیب ۳۵٪ و ۳۲٪.
فراتر از نگرانیهای انتزاعی، تقسیمپذیری اجتماعی بهصورت شخصی به زندگی افراد نفوذ میکند. ۶۲٪ از آمریکاییها این تقسیمپذیری را منبع مهمی از استرس در زندگی خود میدانند و این استرس با احساسات عمیقتری از انزوا مرتبط است. میان بزرگسالانی که تقسیمپذیری را منبع اصلی استرس میدانستند، ۶۱٪ احساس انزوا از دیگران را گزارش کردند؛ در مقایسه، تنها ۴۳٪ از کسانی که تحت تأثیر تقسیمپذیری نبودند، این احساس را داشتند. تفاوتهای مشابهی برای احساس کنار گذاشته شدن (۵۷٪ در مقابل ۳۹٪) و کمبود همراهی (۵۴٪ در مقابل ۴۴٪) نیز مشاهده شد.
بحران رو به رشد ارتباطات
احساس انزوا محدود به افرادی که از تقسیمپذیری سیاسی تحت فشار هستند نیست. بهطور کلی، تقریباً نیمی از تمام بزرگسالان آمریکایی علائم تنهایی را گزارش میکنند. ۵۴٪ اعلام کردند که از دیگران جدا شدهاند، ۵۰٪ احساس کنار گذاشته شدن کردهاند و ۵۰٪ گفتهاند که گاهی احساس کمبود همراهی میکنند.
نظرسنجی تصویری از کشوری خسته که درگیر هویت خود است.
شاید نگرانی بیشتری داشته باشد، ۶۹٪ از بزرگسالان گفتند که در سال گذشته به حمایت عاطفی بیشتری نیاز داشتهاند نسبت به آنچه دریافت کردهاند. این رقم نسبت به ۶۵٪ در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته و نشاندهندهٔ شکاف روز افزون بین نیازهای مردم و دریافتشان است. در میان کسانی که از تقسیمپذیری اجتماعی تحت فشار هستند، نیاز برآورده نشده به حمایت حتی بیشتر میشود؛ تا ۷۵٪.
بزرگسالانی که سطوح بالایی از تنهایی را تجربه میکنند، احتمال بیشتری دارد که با بیماریهای مزمن زندگی کنند. ۸۰٪ از این گروه گفتند که مبتلا به بیماری مزمن هستند؛ در مقایسه، این درصد برای افرادی که تنهایی متوسط دارند ۶۶٪ و برای کسانی که تنهایی کم دارند ۶۸٪ است. افسردگی، اضطراب و دردهای مزمن بهویژه در میان افراد با تنهایی بالا شایعتر بودند.
وقتی استرس سیاسی در بدن بروز میکند
اضطراب نسبت به تقسیمپذیری ملی برای مدت طولانی انتزاعی نمیماند. در میان افرادی که استرس قابل توجهی از تقسیمپذیری اجتماعی گزارش کردند، ۸۳٪ حداقل یک علامت فیزیکی استرس را در ماه گذشته تجربه کردند؛ در میان افرادی که تحت تأثیر تقسیمپذیری نیستند، این رقم به ۶۶٪ کاهش مییابد. شایستترین شکایات شامل احساس اضطراب یا نگرانی، خستگی و سردرد بودند.
استرس ناشی از تقسیمپذیری همچنین در رفتارهای روزمره بروز میکرد. بزرگسالان این گروه احتمال بیشتری داشتند که صبر خود را از دست بدهند یا به اعضای خانواده فریاد بزنند (۶۰٪ در مقابل ۴۹٪)، برنامههای اجتماعی را لغو کنند (۵۵٪ در مقابل ۳۷٪) و دشواری در برنامهریزی برای آینده داشته باشند (۵۳٪ در مقابل ۳۷٪).
بهنظر میرسد آمریکاییها بین دیدگاههای متضاد پیشرفت گرفتار شدهاند. در حالی که ۶۶٪ میگویند فرصتهای بیشتری نسبت به نسلهای پیشین دارند، ۶۴٪ معتقدند نسل آنها فداکاریهایی را انجام داده است که دیگران مجبور به انجام آن نبودند.
اضطراب فناوری افزایش مییابد، بهویژه حول هوش مصنوعی
در حالی که آمریکاییها با استرسهای سیاسی و اجتماعی دست به گریبان هستند، فناوری لایهٔ جدیدی از نگرانیها را به وجود آورده است. اضطراب نسبت به هوش مصنوعی تنها در یک سال بهطور چشمگیری افزایش یافته است. هماکنون ۵۷٪ از بزرگسالان به رشد هوش مصنوعی بهعنوان منبع مهمی از استرس اشاره میکنند؛ این رقم نسبت به ۴۹٪ در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است.
دانشآموزان بهویژه از نگرانیهای مرتبط با هوش مصنوعی به شدت آسیب دیدهاند. ۷۸٪ استرس مربوط به هوش مصنوعی را گزارش کردند که تقریباً دو برابر ۴۵٪ سال گذشته است. جوانان ۱۸ تا ۳۴ ساله اضطراب خود را از ۵۲٪ به ۶۵٪ افزایش دادند. والدین نیز نگران هستند؛ سطح استرس در تمام گروههای سنی افزایش یافته است: ۷۰٪ از والدین دارای فرزندان ۵ تا ۷ ساله (از ۴۹٪ افزایش یافته)، ۶۵٪ از والدین دارای فرزندان ۸ تا ۱۲ ساله (از ۵۳٪)، و ۶۲٪ از والدین دارای نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ ساله (از ۵۳٪).
گسترش اطلاعات نادرست یا گمراهکننده نیز یک نگرانی رو به رشد است. ۶۹٪ از بزرگسالان اطلاعات غلط را منبع مهمی از استرس میدانند؛ این رقم نسبت به ۶۲٪ سال پیش افزایش یافته است.
سایر منابع اصلی استرس ثابت باقی ماندهاند. ۷۵٪ به اقتصاد اشاره کردند، ۶۶٪ به نگرانیهای مالی، و ۶۵٪ به سیاستهای ایالات متحده، هزینههای مسکن و حملات سلاحی جمعی.
جایی که آمریکاییها هنوز معنا مییابند
علرغم نگرانی گسترده دربارهٔ سیاستهای ملی، اکثر افراد احساس کنترل بر زندگی شخصی خود را حفظ میکنند. ۷۷٪ میگویند که بر آیندهٔ خود تا حد زیادی یا حداقل تا حدی کنترل دارند. ۷۴٪ معتقدند که رویاها و اهداف شخصی آنها هنوز در دسترس هستند. اکثریت بزرگتر، ۸۴٪ میگویند میتوانند زندگی خوبی برای خود بسازند، حتی اگر این زندگی متفاوت از آنچه نسلهای پیشین تجربه کردهاند باشد.
استرس سیاسی و اجتماعی میتواند به علائمی مانند خستگی، اضطراب و سردرد منجر شود.
اما موانع واقعی هستند. ۸۵٪ از بزرگسالان موانعی را که در راه تحقق رویاها و اهدافشان قرار دارد، ذکر کردند و ۲۶٪ مطمئن نیستند که بتوانند آنچه آرزو دارند به دست آورند یا حتی فکر میکنند این امکان وجود ندارد. برای کسانی که احساس میکنند رویاهایشان در حال از دست رفتن است، فشار عاطفی بسیار سنگین است. ۸۹٪ گفتند که سلامت روانی آنها منبع مهمی از استرس است.
هنگام پرسیدن اینکه چه چیزی زندگی را معنادار میکند، روابط انسانی برتر بودند. ۹۲٪ از بزرگسالان به ارتباطات با دیگران بهعنوان منبع هدف اشاره کردند. خانواده با ۷۷٪ در دستهبندیهای خاص در صدر قرار گرفت، پس از آن دوستیها با ۶۲٪، روابط عاشقانه با ۴۷٪ و حیوانات خانگی با ۳۹٪. سلامت و رفاه نیز با ۵۹٪ حضور داشت.
کار داستان متفاوتی را روایت میکند. در حالی که ۶۹٪ از بزرگسالان شاغل شغل خود را منبع مهمی از استرس میدانند؛ این بالاترین سطح از زمان ابتدای پاندمی کووید‑۱۹ در ماه می ۲۰۲۰ است، تنها ۴۶٪ میگویند کار برای زندگیشان معنا میآورد. این فاصله بین استرس و رضایت سؤالاتی را دربارهٔ چگونگی تعادل آمریکاییها بین بهرهوری و هدف در دورهای که فرهنگ شلوغی همچنان حاکم است، برمیانگیزد.
در نگاه به آینده، ثبات مالی بالاترین هدف شخصی با ۶۴٪ را به خود اختصاص داد، سپس حفظ یا ارتقای سلامت با ۶۰٪. صرفوقت با خانواده و دوستان با ۵۳٪ در رتبههای بعدی قرار گرفت.
علرغم اضطراب دربارهٔ مسیر کشور، ۶۵٪ از بزرگسالان میگویند که بهطور شخصی مسئول کمک به شکلگیری آیندهٔ کشور هستند. والدین این مسئولیت را حتی واضحتر حس میکنند؛ ۷۲٪ میگویند وظیفهٔ مشارکت در جهتگیری ملی دارند، در مقابل ۶۱٪ از افراد بدون فرزند. ۷۳٪ از تمام بزرگسالان باور دارند که میتوانند به پیشبرد کشور به سوی بهتر شدن کمک کنند.
نظرسنجی نشان میدهد که آمریکاییها همزمان با چند بحران روبرو هستند: تقسیمپذیری سیاسی، انزوا اجتماعی، اختلالات فناوری و عدماطمینان اقتصادی. نیمی از بزرگسالان احساس تنهایی یا کنار گذاشته شدن میکنند. بیش از دو‑سوم میگویند که به حمایت عاطفی بیشتری نیاز دارند نسبت به آنچه دریافت میکنند. جوانان دربارهٔ هوش مصنوعی تقریباً دو برابر نرخ سال گذشته تحت فشار هستند. و سهچهارم بیشتر از پیش نگران آیندهٔ کشور هستند؛ بسیاری از جوانان و والدین جدیانه به ترک کشور فکر میکنند.
با اینحال، استقامت همچنان حضور دارد. اکثر افراد هنوز باور دارند میتوانند زندگی معناداری بسازند، کنترل بر آیندهٔ خود داشته باشند و به تغییر مثبت کمک کنند. این که آیا این امیدواری میتواند در برابر فشارهای ترکیبی دوام داشته باشد، یکی از مهمترین سؤالاتی است که جامعهٔ آمریکایی با آن مواجه است.
سارا اسنوک نقش ماریسا را بازی میکند، مادری که به سختی تلاش میکند تا پسر پنجسالهاش (دوک مککلود) را پیدا کند، در یک مینیسریال هیجانانگیز جدید پِکوک که بر اساس رمان آندرهآ مارا به نام همه تقصیر او اقتباس شده است. سارا انتِکنَپ/پِکوک
سارا اسنوک بارها ثابت کرده که بازیگری چقدر بااستعداد است و توجهها هم به او جلب شده. او برای نقش شیو روی، یکی از خواهر و برادرهای ثروتمند و فریبکار در جانشینی، جایزه اِمی را برد و برای بازی در ۲۶ نقش متفاوت در نمایش تکنفرهاش روی صحنه برادوی به نام تصویر دوریان گری جایزه تونی را گرفت.
در مینیسریال جدید تلویزیونی پِکوک به نام همه تقصیر او، اسنوک فقط یک نقش ایفا میکند — اما از همان صحنه ابتدایی، نقشی دراماتیک و چالشبرانگیز است و او شما را کاملاً مجذوب میکند. ماریسا آیورنِ اسنوک همسری ثروتمند با یک پسر پنجساله است. ما او را در ابتدای همه تقصیر او میبینیم که در حال انجام یک کار روزمره به ظاهر معمولی است — بردن پسرش از قرار بازی بعد از مدرسه در خانه جِنی، یکی از مادران دیگر کلاس.
اما وقتی ماریسا به آدرسی که جِنی برایش پیامک کرده میرسد، زنی که آنجا زندگی میکند جِنی نیست. نامش اِستِر است و هیچ اطلاعی از قرار بازی یا پسر ماریسا، میلُو، ندارد.
از آن لحظه به بعد، اوضاع به سرعت و ترسناک تشدید میشود. میلُو یک ردیاب الکترونیکی در کولهپشتیاش دارد، اما غیرفعال شده. وقتی اِستِر با شماره تلفن درست جِنی — که توسط داکوتا فنینگ بازی شده — تماس میگیرد، خبرها حتی بدتر میشود. در عرض چند لحظه، ماریسا از آرامش به وحشت موجه میرسد.
اینها همه قبل از تیتراژ ابتدایی است. مِگان گالاگر، که سازنده و نویسنده اقتباس تلویزیونی رمان آندرهآ مارا است، تنش را از همان ابتدا به اوج میرساند و سپس روایت را در دو جهت همزمان پیش میبرد.
بخشی از همه تقصیر او روزبهروز پیش میرود و وقایع را دنبال میکند، در حالی که پلیس با خانواده همکاری میکند تا میلُو را پیدا کنند. اما بخش برابر دیگری از داستان به صورت فلشبک روایت میشود — که گذشته مرموز بسیاری از شخصیتها را به آرامی و گاهی به طور غافلگیرکنندهای آشکار میکند.
شخصیتهای زیادی وجود دارند و تقریباً مثل مدرسهای از ماهیهای سرخگوشت — در مقطعی، مشکوک شدن به همهشان از چیزی شوم کاملاً منطقی است. کارآگاه پرونده، که توسط مایکل پِنیا بازی شده، دستهایش پر است، اما پِنیا از پسش برمیآید. چه در حال تعامل با مظنونان در اتاق بازجویی باشد و چه در حال بازی با پسر کوچک خودش در خانه، پِنیا حساسیت و خستگی را تابان میکند، مثل مارک رافالو در وظیفه.
بقیه اجراهای استثنایی توسط بازیگران زن ارائه شدهاند. جِنی فنینگ به یک شخصیت کلیدی تبدیل میشود. آبِی اِلیوت از خرس هم نقش خواهرشوهر ماریسا را بازی میکند. دامنه احساسی و خامی او با اسنوک همخوانی دارد — و همین را میتوان درباره سوفیا لیلیس گفت، که نقش پرستار کودکی را بازی میکند که به تدریج به مرکز داستان تبدیل میشود.
تمرکز درام روی همه این زنان تصادفی نیست. روایت از دیدگاه شخصیتهایشان، دیدگاهها و خاطرات متفاوتشان حیاتی است. اجراهای بازیگرانی هم که آنها را بازی میکنند همینطور.
عنوان همه تقصیر او در نهایت نسبی است و بستگی به این دارد که کدام «او» در داستان مورد سرزنش قرار میگیرد. در نهایت، همهشان مورد اتهام قرار میگیرند. اما زنان جلوی دوربین و پشت آن در همه تقصیر او شایسته هیچ چیز جز تحسین نیستند. این یک هیجانانگیز و درام روانشناختی است که عمدتاً به خاطر آنها اینقدر خوب عمل میکند.
شما سؤالهایی درباره ترکیب تیمتان دارید، ما هم پاسخهای ترکیب را داریم — حداقل امیدواریم. “شروع کنید یا بنشینید” برای کمک به مدیران فانتزی در تصمیمگیریهای سخت درباره ترکیب تیم آمده است. و میدانید چه حرکت خوبی است؟ شروع جاستین جفرسون. اما این خیلی بدیهی است، پس چنین تحلیلهای سادهای اینجا نمیبینید. در عوض، ما به موقعیتهای بحثبرانگیزتر میپردازیم. و اگر بازیکنی که دنبالش هستید را پیدا نکردید، لطفاً به آخرین رتبهبندیهای ترکیب فانتزی NFL نگاهی بیندازید.
توجه: مگر اینکه خلاف آن ذکر شود، تمام آمارها از NFL Pro، Next Gen Stats یا NFL Research گرفته شدهاند.
شروع کنید
جاستین هربرت (لس آنجلس چارجرز) در مقابل پیتسبورگ استیلرز
هربرت اخیراً عملکرد درخشانی داشته و در سه بازی متوالی بیش از ۲۵ امتیاز فانتزی کسب کرده است. یکی از جنبههای کمتر مورد توجه در بازی او این فصل، استفاده بیشتر از پاهایش است. هربرت در شش بازی این فصل بیش از ۳۰ یارد دویده و در پنج هفته اخیر به طور میانگین ۴۲.۴ یارد دو در هر بازی داشته است. این ویژگی سقف بالایی برای او ایجاد میکند تا در هر هفته به عنوان QB1 تمام شود، در حالی که کف امتیزش را هم بالا میبرد. این مسئله او را به گزینهای اجباری برای شروع تبدیل کرده، به ویژه این هفته در مقابل استیلرز که سومین میزان بیشترین یارد پاس و پنجمین بیشترین امتیاز فانتزی به ازای هر بازی به کوارتربکها دادهاند.
متیو استافورد (لس آنجلس رامز) در سان فرانسیسکو ۴۹رز
شایعات MVP برای استافورد در حال افزایش است و کاملاً شایسته است. در پنج بازی اخیر، او ۱۶ پاس تاچداون انداخته و به طور میانگین ۲۳.۳ امتیاز فانتزی به ازای هر بازی داشته — عددی که واقعاً به خاطر یک عملکرد ضعیف پایین کشیده شده. او در چهار مورد از آن پنج بازی بیش از ۲۵ امتیاز کسب کرده، از جمله وقتی که در هفته ۵ مقابل دفاع آسیبدیده ۴۹رز، ۳۸۹ یارد پاس داد و سه تاچداون انداخت. سان فران بیش از هفتمین میزان یارد پاس داده و کمترین نرخ فشار را در فوتبال ایجاد کرده است. چهار تا از پنج کوارتربک اخیر که مقابل ناینرز بازی کردهاند، بیش از ۱۹ امتیاز فانتزی گرفتهاند. استافورد در گذشته مقابل آنها مشکل داشته، اما در این بازی باید حتماً بازی کند.
جکسون دارت (نیویورک جاینتز) در شیکاگو بیرز
دوست من، جکسون دارت! آیا او QB1 برای بقیه فصل است؟ قطعاً! وقتی به بقیه فصل فکر میکنید، سؤال واقعی این است: واقعاً چند کوارتربک را بالاتر از او انتخاب میکنید؟ در برنامه NFL Fantasy Football Show، من جاش آلن، لامار جکسون، پاتریک ماهومز، جیلن هورتز و دریک مِی را گفتم. شاید یکی دو نفر دیگر هم ارزش بحث داشته باشند، اما همین. دارت به عنوان شروعکننده به طور میانگین ۲۲.۴ امتیاز فانتزی به ازای هر بازی داشته، عددی که فقط آلن، ماهومز و جکسون در فصل از آن پیشی گرفتهاند. دارت فقط یک بار کمتر از ۱۹ امتیاز گرفته. این عمدتاً به خاطر این است که در همه شروعهایش به جز یکی، یک تاچداون دو داشته و در چهار مورد از شش بازی بیش از ۵۰ یارد دویده. این هفته، او با بیرز روبرو میشود که دومین بیشترین پاس تاچداون و هفتمین بیشترین امتیاز فانتزی به کوارتربکهای حریف دادهاند، در حالی که نرخ فشار ایجادشدهشان متوسط رو به پایین است. دارت گزینهای اجباری برای شروع است، حتی اگر دنیای فانتزی گسترده هنوز کاملاً به او پی نبرده باشد.
کیلِب ویلیامز (شیکاگو بیرز) در مقابل نیویورک جاینتز
هر دو کوارتربک در این بازی قابل بازی هستند! ویلیامز از یک روز کاریِ فوقالعاده برمیگردد، جایی که ۲۸۰ یارد پاس داد و سه تاچداون انداخت، ۵۳ یارد دوید و دو پاس گرفت که ۲۲ یارد و یک تاچداون به همراه داشت. او با نزدیک به ۴۰ امتیاز فانتزی تمام کرد. واضح است که نمیتوانید انتظار چنین عملکردی را دو هفته متوالی داشته باشید، اما او یک مچآپ عالی دیگر پیش رو دارد. جاینتز در این فصل ششمين ميزان بيشترين يارد پاس و چهارمين بيشترين امتياز فانتزي به كوارتربكها دادهاند. آنها نرخ فشار و سَک متوسط رو به پایینی ایجاد میکنند و روی توپهای بلند آسیبپذیر هستند. علاوه بر این، با توجه به دفاعهای هر دو طرف، این بازی میتواند پرگل باشد.
جارد گاف (دیترویت لاینز) در واشنگتن کامندرز
دفاع واشنگتن باید مثل دفاعهای دالاس و سینسیناتی در دنیای فانتزی هدف قرار گیرد: واحدهایی که میتوان از آنها سوءاستفاده کرد. کامندرز دومین میزان بیشترین یارد پاس، چهارمین بیشترین تاچداون و سومین بیشترین امتیاز فانتزی به ازای هر بازی به کوارتربکها دادهاند. یکشنبه گذشته، سام دارنولد در نیمه اول به تنهایی ۲۵ امتیاز فانتزی از آنها گرفت. در ماه گذشته، فقط یک کوارتربک نتوانست بیش از ۲۰ امتیاز مقابل دفاع واشنگتن بگیرد: کیلب ویلیامز که ۱۹.۸۸ امتیاز گرفت. گاف شاید در خارج از خانه باشد و حمله لاینز مثل سالهای اخیر به نظر نرسد، اما کوارتربک دیترویت نشان داده که هنوز در مچآپ مناسب پتانسیل دارد. او مقابل بیرز منفجر شد و مقابل بنگلز بیش از ۲۰ امتیاز گرفت. در این بازی او را شروع کنید.
بنشینید
دنیل جونز (ایندیاناپولیس کولتز) در مقابل آتلانتا فالکونز
این یکی کمی تند و تیز است، چون جونز برای فانتزی QB1 بوده. سقف، به جز یک بازی، حدود ۲۲ امتیاز فانتزی بوده، اما کف پایین است. او در چهار مورد از هفت بازی اخیرش کمتر از ۱۷ امتیاز فانتزی گرفته. هفته گذشته، با وجود آمار در حالت عقبافتادن و دو برای یک تاچداون، بدترین عملکرد واقعی فصلش را داشت با پنج turnover. همچنین این بازیای بود که بیشترین سَک فصلش را خورد. در واقع، او در دو بازی اخیر هشت سَک خورده — بعد از فقط شش سَک در هفت بازی اول. نظریه من این بوده که جونز را در بازیهایی بازی کنید که تیمها نتوانند به او فشار بیاورند. این هفته، او به برلین میرود تا مقابل فالکونز بازی کند که سَک را با ششمین نرخ بالا ایجاد کردهاند. آنها کمترین یارد پاس و ششمین کمترین امتیاز فانتزی به کوارتربکها دادهاند. او اجباری برای نشستن نیست، اما اگر بتوانید از یکی از گزینههای بالا استفاده کنید، من این کار را میکنم.
جردن لاو (گرین بی پکرز) در مقابل فیلادلفیا ایگلز
دو هفته پیش، من لاو را “نشستن” پیشنهاد دادم و او عالی عمل کرد. هفته گذشته، دوباره تأکید کردم و او کمترین امتیاز فصل فانتزیاش را گرفت. پس این هفته مسابقه سرنوشتساز است! لاو سقف بالایی دارد … اما کف پایینی. او حالا در سه مورد از چهار بازی اخیرش کمتر از ۱۵ امتیاز فانتزی گرفته. کمتر از ۱۶ امتیاز در پنج مورد از هشت بازی. حالا، او با ایگلز روبرو میشود که دومین کمترین پاس تاچداون دادهاند. آنها تازه از بای برمیگردند، با قطعات جدیدی که از طریق ترید به دفاع اضافه شده. با توجه به کف پایین لاو، من به جهت دیگری نگاه میکنم.
جاستین فیلدز (نیویورک جتز) در مقابل کلیولند براونز
فکر نمیکنم حامی بزرگتری از جاستین فیلدز در فانتزی این فصل از من وجود داشته باشد. با این حال، فکر میکنم این هفتهای است که باید از سیگنالکالر جتز دوری کرد. براونز سَک را با سومین نرخ بالا ایجاد میکنند، در حالی که جتز آنها را با چهارمین نرخ بالا اجازه میدهد و بیشترین نرخ فشار را تحمل میکنند. علاوه بر این، کلیولند چهارمین کمترین یارد پاس و هفتمین کمترین امتیاز فانتزی به کوارتربکها داده. براونز همچنین دومین کمترین یارد دو (و صفر تاچداون دو) به کوارتربکها در فصل دادهاند. فیلدز را در لیگهای تککوارتربک نادیده بگیرید.
ترِوِر لارنس (جکسونویل جگوارز) در هیوستون تگزنز
هفته گذشته، لارنس را به عنوان گزینه استریم پیشنهاد دادم و او ۲۱.۲ امتیاز فانتزی تحویل داد. خبر بد: بیشتر آن از دو تاچداون دو آمد، که نمیتوانید هر هفته روی آن حساب کنید. این هفته، او با هیوستون روبرو میشود که کمترین امتیاز فانتزی به کوارتربکها داده. زودتر در سال، تگزنز لارنس را به کمترین ۷.۷۸ امتیاز فانتزی فصل محدود کردند و او در دو بازی اخیر مقابل آنها پاس تاچداون نینداخته. این هفتهای است برای دوری از لارنس.
جی.جی. مککارتی (مینهسوتا وایکینگز) در مقابل بالتیمور ریونز
در بازگشت از آسیبدیدگی هفته گذشته، مککارتی دو پاس تاچداون انداخت و یکی هم دوید، و با نزدیک به ۱۹ امتیاز فانتزی در یک برد چشمگیر در دیترویت تمام کرد. فکر میکنم او گزینه استریم محبوبی باشد، چون ریونز روی کاغذ مچآپ فوقالعادهای به نظر میرسند. با این حال، آنها از بای هفته ۷ به بعد همان دفاع سوراخ سابق نیستند و در دو هفته گذشته حتی یک تاچداون هم ندادهاند. نمونه کوچک است، مطمئناً، اما هر دو کیلب ویلیامز و توا تگاوایلوآ را به کمتر از ۱۲ امتیاز فانتزی محدود کردهاند. قبلاً دیدهایم که دفاع بالتیمور در میانه فصل反弹 کند — اخیراً سال گذشته — و شاید همین را حالا شاهد باشیم. به همین دلیل، نمیگذارم فریب بخورم و مککارتی را استریم کنم.
مالتی چاهار، شرکتکنندهی وایلدکارد، در برنامه «بیگ باس ۱۹» جزئیات تکاندهندهای دربارهی رابطهاش با خواننده و آهنگساز، امال مالیک، فاش کرد. او ادعای امال مبنی بر اینکه فقط یک بار او را ملاقات کرده است رد کرد و گفت که آنها چندین بار تلفنی صحبت کرده و بارها یکدیگر را دیدهاند. مالتی حتی تهدید کرد که برای اثبات حرفهایش میتواند چتهایشان را نشان دهد، که در نهایت باعث شد امال اظهارات او را تأیید کند.
در آخرین قسمت «بیگ باس ۱۹»، شرکتکننده وایلدکارد، مالتی چاهار، افشاگریهای تکاندهندهای درباره رابطهاش با امال مالیک داشت. اگرچه این خواننده و آهنگساز همیشه پذیرفته بود که مالتی را از دنیای بیرون میشناسد، اما در این قسمت مالتی جزئیاتی از رابطهشان را فاش کرد که باعث شگفتی نیلم گیری و شهباز بادشاه شد.
این گفتگو زمانی آغاز شد که نیلم گیری، امال را علیه مالتی تحریک کرد و گفت که او پشت سرش بدگویی میکند. امال از مالتی درباره صحبتش با مریدول و نیلم پرسید و او را متهم کرد که سعی دارد او را احمق جلوه دهد. مالتی این اتهامات را رد کرد و از او خواست که کل گفتگو را در نظر بگیرد. او همچنین به حرف سلمان خان در برنامه «آخر هفته» اشاره کرد که امال را «ساده و زودباور» خوانده بود. اما امال حاضر به شنیدن حرفهای مالتی نبود و به او گفت که هرچه سلمان به او میگوید، به خودشان دو نفر مربوط است.
پس از رفتن امال، شهباز، نیلم و تانیا به مالتی گفتند که امال اغلب میگوید او را فقط یک بار به مدت پنج دقیقه در یک مهمانی ملاقات کرده است. مالتی با پوزخند پاسخ داد که بهتر است از امال بخواهند این ادعاها را جلوی خود او تکرار کند. مالتی میگوید: «چنین چیزی نیست. من یک نفر را یک بار، برای یک ساعت و نیم دیدهام و ۵-۶ بار هم تلفنی صحبت کردهایم.» شهباز حرف او را قطع میکند و او را به دروغگویی متهم میکند. مالتی اضافه میکند: «من با امال ۴-۵ بار تلفنی صحبت کردهام، ما پیامک هم رد و بدل میکردیم، خیلی حرفها زدهایم، همدیگر را هم دیدهایم، برای نیم ساعت. او چهار آهنگ برایم خواند. چطور میتواند جلوی دوربین دروغ بگوید؟ حالا دیگر نمیخواهم بگویم چه صحبتهایی بین ما رد و بدل شده است.»
مالتی همچنین فاش میکند که میداند امال در خانه این داستان را ساخته که بیرون از برنامه یک معشوقه سابق دارد و نمیخواهد جزئیاتی درباره او فاش کند.
مالتی با امال روبرو میشود و وقتی او همچنان اصرار میکند که آنها در یک مهمانی همدیگر را ملاقات کردهاند، مالتی عصبانی میشود و میگوید: «واقعاً میخواهی همه چیز را بگویم؟ دوستانم، پدرم هم میدانند که ما چند بار همدیگر را دیدهایم. پس دیگر دروغ نگو. ضمناً، ما هرگز در مهمانی همدیگر را ندیدیم؛ این داستانی بود که خودمان ساختیم و با هم هماهنگ کرده بودیم. چطور میتوانی جلوی دوربین دربارهاش دروغ بگویی؟ من میتوانم همه چیز را در ۲ دقیقه ثابت کنم. تمام چتها را در گوشیام دارم.»
وقتی امال، مالتی را به بیاحترامی متهم میکند، او به صراحت پاسخ میدهد که این امال است که با ساختن این داستانها به او توهین میکند. سرانجام، امال تأیید کرد که حرفهای مالتی درست بوده و به این گفتگوی پرتنش تا حدودی پایان داد. مالتی در ادامه گفت که در یکی از ملاقاتهای قبلیشان، امال چهار-پنج آهنگ برای او خوانده بود. مالتی همچنان از امال میخواست که دروغ نگوید و امال پاسخ داد: «اسم من را نیاور و سعی نکن آن را خراب کنی. من با تو چنین کاری نمیکنم.»
مالتی به او میگوید که او در حال دروغ گفتن دربارهی او به همخانهایهاست و تمام بحث نیز بر سر همین موضوع است.
پریانکا چاهار چودری برای تبلیغ سریال «ناگین ۷» در برنامه «بیگ باس ۱۹» حضور یافت و اکتا کاپور نیز او را به عنوان بازیگر نقش اصلی این سریال تأیید کرد. سوال غیرمستقیم سلمان خان درباره انکیت گوپتا، گمانهزنیهای طرفداران را برانگیخت و واکنش پریانکا به عنوان تأییدی بر جدایی آنها تلقی شد. طرفداران برای نقش جدید او در «ناگین» ابراز هیجان کردند و از نحوه مدیریت این موقعیت توسط او تمجید نمودند.
پریانکا چاهار چودری برای تبلیغ سریال جدیدش «ناگین ۷» در برنامه «بیگ باس ۱۹» حاضر شد. اکتا کاپور تأیید کرد که پریانکا نقش اصلی فصل جدید را بر عهده خواهد داشت و گفت از زمانی که او را در فصل ۱۶ دیده، تمایل داشته او را برای این نقش انتخاب کند. اما آنچه توجه بسیاری را به خود جلب کرد، سوال غیرمستقیم سلمان خان از پریانکا درباره دوستپسر سابقش، انکیت گوپتا بود.
هنگامی که پریانکا پس از ارائه توضیحات مختصری درباره «ناگین ۷» در حال ترک برنامه بود، سلمان از او پرسید: «و او کجاست؟ هست یا نه؟» پریانکا لبخندی زد و ترجیح داد چیزی نگوید. با این حال، به گفته طرفداران، ژست او نشاندهنده یک «نه» بود. در حالی که بسیاری برای سریال جدیدش به او تبریک گفتند، برخی نیز درباره جداییاش از دوستپسر سابقش انکیت گوپتا از او سوال کردند.
یکی از کاربران نوشت: «شوخی سلمان با پریانکا نقطه اوج این قسمت بود! واکنش او همهچیز را با وقار تمام نشان داد.» کاربر دیگری نظر داد: «او خیلی خوب موقعیت را مدیریت کرد! حتی بدون اینکه چیزی بگوید، لبخندش جواب همه چیز بود.» یکی از طرفداران اضافه کرد: «بیصبرانه منتظر دیدن او در نقش ناگین هستم! او بعد از بیگ باس ۱۶ واقعاً شایسته این نقش است.» برخی نیز به انکیت گوپتا اشاره کردند و گفتند: «هنوز دلتنگ لحظات پریانکیت هستیم، اما خوشحالیم که هر دو به صورت فردی موفق هستند.»
پریانکا چاهار چودری درباره سریال جدیدش گفت: «هنوز آن لحظهای را در بیگ باس ۱۶ به یاد دارم که خانم اکتا گفت ناگین بعدی خود را پیدا کرده است، و اینکه او به قولش عمل کرد و مرا برای این میراث انتخاب نمود، واقعاً یک افتخار است.»
او در ادامه افزود: «من همیشه معتقد بودم که برخی نقشها از یک بازیگر چیزی فراتر از یک شخصیت میخواهند؛ آنها قدرت، گستره بازیگری و روح شما را به چالش میکشند و این نقش دقیقاً برای من چنین است. به دست گرفتن سکان دنیای ناگین مسئولیت بزرگی است و من تمام تلاشم را میکنم تا آن را حفظ کنم. اینکه در مقابل سلمان خان و میلیونها بیننده به عنوان ناگین معرفی شوم، چیزی کمتر از یک تقدیر الهی نیست. بسیار سپاسگزارم که این جایگاه به من سپرده شده و داستانی به من واگذار شده که به عنوان سرگرمی مارگونهای خالص، در تاریخ ماندگار خواهد شد!»
انگی هان، منتقد تلویزیونی هالیوود ریپورتر، مینویسد: «این شخصیتها آنقدر سطحی هستند… که هیچ احساس قابلتشخیصی در پس آنها وجود ندارد و در نتیجه، تماشای سریال هیچ حسی را در بیننده برانگیخته نمیکند.»
گلن کلوز، سارا پلسون، تیانا تیلور، کیم کارداشیان، نیسی نش-بتس و نائومی واتس در مراسم افتتاحیهی سریال «All’s Fair» در پاریس، ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵. عکس از پاسکال لو سگرتن/گتی ایمجز
جدیدترین درام حقوقی رایان مورفی، All’s Fair، روز سهشنبه در سرویس هولو به نمایش درآمد و احتمالاً بازیگران و عوامل این سریال، نقدهای نهچندان درخشان آن را چندان «منصفانه» نمیدانند.
داستان سریال حول محور گروهی از وکلای طلاق زن میچرخد که شرکت قبلی خود را ترک میکنند تا دفتر وکالت زنانهی خود را تأسیس کنند. All’s Fair قطعاً از بازیگران پرستارهای بهره میبرد و چهرههایی چون کیم کارداشیان، نائومی واتس، نیسی نش-بتس، تیانا تیلور، متیو نوزکا، سارا پلسون و گلن کلوز در آن ایفای نقش میکنند.
با وجود فهرست جذاب ستارگان، منتقدان چندان از این سریال استقبال نکردهاند. تا اواسط روز سهشنبه، این سریال امتیاز صفر درصد را از منتقدان در وبسایت راتن تومیتوز دریافت کرده بود.
در ادامه، خلاصهای از نظرات منتقدان دربارهی سریال All’s Fair مورفی را میخوانید.
انگی هان، منتقد تلویزیونی هالیوود ریپورتر، این سریال را «بیمغز» خواند و در نقد خود نوشت: «این درام در خلق لحظات بحثبرانگیز – یا به زبان امروزیتر، لحظات مناسب تیکتاک – که به نظر میرسد برای همین هدف مهندسی معکوس شده، کاملاً ناموفق است. این ناکامی به خاطر کمبود واکنشهای اغراقآمیز و عجیب نیست… شخصیتها آنقدر سطحی، خطوط داستانی آنقدر سست و انگیزههایشان آنقدر خام است که هیچ احساس قابلتشخیصی در پس آنها وجود ندارد و در نتیجه، تماشای سریال هیچ حسی را در بیننده برانگیخته نمیکند.»
هان همچنین نوشت: «بازی کارداشیان، خشک و بیروح و بدون حتی یک ذره حس واقعی، دقیقاً همان چیزی است که فیلمنامهی خشک و بیروح و بدون حتی یک ذره حس واقعی، سزاوار آن است. حضور او که تنها در ایجاد هیاهو موفق است و نه بیشتر، برای سریالی که به نظر نمیرسد هدفش تماشا شدن باشد، بلکه بیشتر به دنبال استخراج تکههای وایرال است، کاملاً مناسب به نظر میرسد.»
لوسی منگن از گاردین نوشت: «نمیدانستم هنوز هم ساختن چنین سریال بدی ممکن است. تصور میکردم نوعی استاندارد حداقلی، یک دانش پایهای اجتنابناپذیر در مورد چگونگی انجام این کار وجود دارد که مانع از سقوط هر اثری به پایینتر از یک سطح مشخص میشود. اما اشتباه میکردم. سریال جدید رایان مورفی، All’s Fair – با بازی کیم کارداشیان، نائومی واتس و نیسی نش در نقش بنیانگذاران یک شرکت حقوقی تماماً زنانه که عدالت طلاق را برای زنان فوقالعاده ثروتمند اما کمی بدشانس زیر آسمان لاجوردی کالیفرنیا به ارمغان میآورند – وحشتناک است. به طرز شگفتآور، غیرقابلدرک و کاملاً وحشتناک.»
اد پاور از دیلی تلگراف به All’s Fair امتیاز یک ستاره داد و در نقد خود از مورفی انتقاد کرد. او نوشت: «رایان مورفی کشیش اعظم تلویزیون مبتذل و بیسلیقه است و امسال با سریالی با چنان وحشت سرسامآوری که قطعاً برای بینندهی بیخبر کابوس به همراه خواهد داشت، از خودش هم پیشی گرفته است.»
بن داول از تایمز نیز به همین شکل بازی کارداشیان را محکوم کرد و نوشت که این ستارهی برنامههای واقعنما «باید خودش هم غرور زیادی داشته باشد که در اثری بازی میکند که به احتمال زیاد بدترین درام تلویزیونی تاریخ است.» او ادامه داد: «زیرا All’s Fair (در دیزنی پلاس) آنقدر بد است که حتی از بدیاش هم نمیتوان لذت برد. این سریال تصور میکند یک افسانهی فمینیستی دربارهی وکلای جسوری است که از مردان ثروتمند و بیرحم انتقام میگیرند، اما در واقع یک یادبود مبتذل و نفرتانگیز برای همان حرص، خودبینی و طمعی است که ظاهراً هدفش قرار داده. انگار تمام فیلمنامه را کودکی نوشته که حتی بلد نیست روی دیوار بنویسد “بد”.»
کلی لاولر از USA Today این درام محصول هولو را «بدترین سریال سال» نامید.
لاولر ادامه داد: «All’s Fair (هماکنون در حال پخش، [یک ستاره] از چهار ستاره) حتی یکی از آن ویژگیهای قابلقبول را هم ندارد. این سریال به طرز شرمآوری وحشتناک است، با فیلمنامههایی بدتر از خروجیهای دو سال پیش چتجیپیتی و بازیگریای بدتر از نمایش کریسمس محلهتان. All’s Fair یک فاجعهی تمامعیار با ابعادی چنان عجیب و غریب است که جای تعجب دارد چطور حتی یک نفر در فرآیند تولید نایستاد و از همکارانش نپرسید “ما اینجا چه کار میکنیم؟” و مبادا فکر کنید از آن نوع “بدی” است که آشفته و سرگرمکننده و مناسب برای تماشای از روی تنفر باشد؛ باز هم ناامیدتان میکنم: آنقدر تصنعی، ساختگی و نچسب است که حتی یک لیوان نوشیدنی و باقیماندهی شکلاتهای هالووین هم نمیتواند تماشای آن را ذرهای لذتبخش کند.»
استیون کلبر درباره جدایی قریبالوقوع خود از برنامه آخر شب، قدم بعدی که در نظر دارد و احساسش نسبت به اخراج غیرمنتظرهاش، با وجود اینکه برنامهاش در آن ساعت پخش پربینندهترین بود، صحبت کرده است.
کلبر در مصاحبهای مفصل با GQ، در حالی که کنار استخر هتل شاتو مارمونت صحبت میکرد، گفت که از تصمیم برای پایان دادن به برنامه شبانهاش «غافلگیر» شده است.
او گفت: «ببینید، هر برنامهای بالاخره یک روز تمام میشود. من در برنامههای زیادی بودهام که گاهی با تصمیم خودمان و گاهی با تصمیم دیگران به پایان رسیدهاند. این طبیعت این حرفه است. نمیتوان نگران این چیزها بود. باید در این مورد جنبه داشت. اما فکر میکنم ما اولین برنامه شماره یکی هستیم که تا به حال لغو شده است.»
او اذعان کرد که پایان برنامه آخر شب که در ماه می رخ خواهد داد، «هنوز خیلی دور به نظر میرسد.»
شبکه CBS اعلام کرد که این اقدام «صرفاً یک تصمیم مالی در برابر شرایط چالشبرانگیز برنامههای آخر شب» بوده است، اما کلبر دوباره اشاره کرد که این اتفاق دو روز پس از آن رخ داد که او تسویه ۱۶ میلیون دلاری پارامونت گلوبال در شکایت دونالد ترامپ را «یک رشوه چاق و چله» خوانده بود.
کلبر گفت به او گفته شده بود که شبکه بهطور کامل از حوزه برنامههای آخر شب خارج میشود زیرا دیگر سودآور نیست؛ موضوعی که او باز هم آن را «غافلگیرکننده» خواند.
او گفت: «میتوانم درک کنم چرا مردم چنین واکنشی دارند، چون CBS یا شرکت مادر – نمیگویم چه کسی این تصمیم را گرفت، چون نمیدانم؛ هیچکس هرگز به ما نخواهد گفت – تصمیم گرفت چکی به مبلغ ۱۶ میلیون دلار برای رئیسجمهور ایالات متحده به خاطر شکایتی بنویسد که وکلای خودشان، وکلای خود پارامونت، گفته بودند کاملاً بیاساس است. و این بدیهی است که به اعتبار شبکه، شرکت و بخش خبری آسیب میزند. بنابراین برای من مشخص نیست چرا کسی جز برای خوشخدمتی به یک فرد خاص باید چنین کاری کند. اگر مردم تئوریهایی دارند که مرا با آن مرتبط میدانند، فکر منطقیای است، زیرا CBS یا آن شرکت مشخصاً یک بار این کار را کردهاند. اما سمت من از خیابان پاک است و هیچ علاقهای ندارم که جارو بردارم یا به زبالههای آن طرف خیابان اضافه کنم. این مشکل من نیست.»
او افزود که «رابطه فوقالعادهای» با CBS داشته است. «یکی از دلایلی که این اتفاق اینقدر غافلگیرکننده و تکاندهنده بود این است که هیچ مقدمهای نداشت. ما بودجهبندی و کارهایی از این قبیل انجام میدهیم. ما قبلاً کاهش هزینهها و موارد مشابه داشتهایم. به همین دلیل برایم تعجبآور بود، همانطور که گفتم، اما حرفی که شب بعد از اطلاع از موضوع [روی آنتن] زدم از ته دل بود، چون نمیتوانستم آن را در دلم نگه دارم. آنها شرکای فوقالعادهای بودهاند. واقعاً بودهاند. بسیار حمایت کردند. شش تا نه ماه طول کشید تا ما جای پای خود را پیدا کنیم. حتی قبل از اینکه مردم برنامه را تماشا کنند، ما هنوز دقیقاً نفهمیده بودیم که میخواهیم چه کار کنیم. برنامه مثل گزارش کلبر از همان ابتدا آماده و کامل نبود. و آنها کنار ما ایستادند و بسیار حمایت کردند و آنچه را نیاز داشتیم به ما دادند و ما به آن رسیدیم و آنچه را که میخواستیم برایشان فراهم کردیم. من میخواهم کار خوبی انجام دهم.»
او اذعان کرد که «احساس آرامشی» وجود دارد که «شاید دیگر مجبور نباشم هر روز اسنورکل بزنم و وارد فاضلاب شوم.»
او گفت که نمیداند «چگونه این هواپیما را به زمین خواهند نشاند» اما میخواهد این کار را «باوقار» انجام دهد.
بسیاری گمانهزنی کردهاند که کلبر ممکن است برنامه خود را در یوتیوب ایجاد کند و بخش قابل توجهی از ۱۰ میلیون مشترک کانال برنامه آخر شب را با خود همراه سازد.
مجری سابق گزارش کلبر گفت که میخواهد در آینده به خلق کردن ادامه دهد.
او گفت: «من عاشق خلق کردن هستم و هنوز میخواهم با افرادی که با آنها کار میکنم، همکاری کنم. نمیدانم چطور میشود با ۲۰۰ نفر، شاید ۲۱۰ نفر، کار کرد. تعداد بسیار زیادی آدم است. من عاشقشان هستم و میخواهم تا جایی که میتوانم به این کار با آنها ادامه دهم. و میخواهم این را با افراد دیگر هم پیدا کنم. من فقط عاشق ساختن چیزها هستم.»